English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8483 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shell U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
johnboat U قایق دراز و باریک
iceboat U قایق مخصوص مسابقه روی یخ
whaleboat U قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
double banked boat U قایق دو پارو زن
boat your oars U پارو به قایق
single banked boat U قایق تک پارو زن
double banked boat U قایق جفت پارو زن
silks U ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
sculls U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
scull U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
sculled U حرکت قایق در اب به وسیله پارو
blazer U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazers U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
weedy U دراز و باریک
toboggan U سورتمه دراز و باریک
spindle U دراز و باریک شدن
spindles U دراز و باریک شدن
toboggans U سورتمه دراز و باریک
wands U هدف باریک و دراز چوبی
wand U هدف باریک و دراز چوبی
hackle U پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
pushaway U غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
paddler U قایقران قایق باریک
wherry U قایق باریک یک نفره
canoes U نوعی قایق باریک سبک
canoe U نوعی قایق باریک سبک
sternman U پاروزن قسمت عقب قایق باریک
canoe U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoes U قایق باریک وبدون بادبان وسکان
outrigger U چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
skirt U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirted U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirts U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
motorboat racing U مسابقه با قایق موتوری
powerboat racing U مسابقه با قایق موتوری
drag boat U قایق موتوری مسابقه سرعت
cigarrette U قایق مسابقه بزرگ موتوری
sliding seat U نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
canalboat U قایق مخصوص کانال
frostbiter U قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
surfboat U قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
sheet bend U گره مخصوص وصل دو طناب قایق
quarter U یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
drag bike U موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
iceboat U قایق مخصوص رانندگی روی سطح یخزده
rumrunner U ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
dragster U نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
off road racing U مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
scooter U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooters U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
plater U صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
rainstorm U باد و باران باران شدید
rainstorms U باد و باران باران شدید
rainsquall U باد و باران باران شدید
swath U ردیف باریک راه باریک
swathe U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sweaters U ژاکت
sweater U ژاکت
fecket U ژاکت
pull over U ژاکت
jacket U ژاکت
jackets U ژاکت
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
woolies U ژاکت پشمی
cardigan U پارچه ژاکت
heating jacket U ژاکت حرارتی
woolier U ژاکت پشمی
heating mantle U ژاکت حرارتی
wooliest U ژاکت پشمی
woollies U ژاکت پشمی
woolly U ژاکت پشمی
smoking jacket U ژاکت مردانه
woolliest U ژاکت پشمی
slipcover U ژاکت ملافه
twin-sets U ژاکت دوگانه
wooly U ژاکت پشمی
cardigans U پارچه ژاکت
woollier U ژاکت پشمی
woolie U ژاکت پشمی
surcoat U ژاکت زنانه قرن 61
cardigan U ژاکت کش باف پشمی
turtleneck U ژاکت یقه دار
cardigans U ژاکت کش باف پشمی
banian U ژاکت فلافل هندوها
pea jacket U ژاکت ضخیم ملوانان
turtlenecks U ژاکت یقه دار
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
sack coat U ژاکت یا کت دارای یک یا دوردیف دگمه
mess jacket U ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
camisole U نوعی ژاکت استین دار
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
The jacket is too tight in the arms. U این ژاکت بازوهایش تنگ است.
straightjacket U ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
straitjacket U ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
anorak U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anoraks U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
oarsman U پارو زن
shovelled U پارو
to trample on U پارو
shovels U پارو
rowlocks U جا پارو
catch U پارو به اب
oarage U پارو
paddle U پارو
paddled U پارو
shoveling U پارو
shovelling U پارو
snow shovel U پارو
paddles U پارو
shoveled U پارو
paddler U پارو زن
paidle U پارو
oarsmen U پارو زن
oar U پارو
oars U پارو
shovel U پارو
paddling U پارو
rowlock U جا پارو
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
sculls U پارو زدن
oars down U پارو پایین
rows U پارو زدن
oars U پارو زدن
rowed U پارو زدن
sculled U پارو زدن
toss your oars U پارو بالا
oars forward U پارو به جلو
scull U پارو زدن
looming U دسته پارو
row U پارو زدن
becket U حلقه پارو
ship your oars U پارو بیرون
oar U پارو زدن
rowlocks U ضامن پارو
rowlock U ضامن پارو
loomed U دسته پارو
loom U دسته پارو
to ply the oar U پارو زدن
looms U دسته پارو
oarlock U جایگاه فلزی پارو
catch U بل گرفتن دخول پارو در اب
to pull a lone oar U تنها پارو زدن
he rows 0 to the minute U او دقیقهای سی پارو میزند
die U پارو زدن شدید
loom U قسمت میانی پارو
pull a good oar U خوب پارو زدن
looming U قسمت میانی پارو
looms U قسمت میانی پارو
give way U فرمان با هم پارو بزنید
to row back U به عقب پارو زدن
backwaters U برعکس پارو زدن
backwater U برعکس پارو زدن
to tug at the oar U بزحمت پارو زدن
to pull a good oar U خوب پارو زدن
loomed U قسمت میانی پارو
oarsmen U پارو زن مسابقات قایقرانی
be in the money <idiom> U پول پارو کردن
oarsman U پارو زن مسابقات قایقرانی
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
Recent search history Forum search
1شركت در مسابقه
4express, overexpression
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1 burn the boats story of hernando Cortes
1دراز کشیده ب شکم
0اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com